حاصل عشق مترسک به کلاغ، مرگ یک مزرعه بود.


آسمان فرصت پرواز بلندی است.
قصه این است چه اندازه کبوتر باشی.


گفتم: ای جنگل پیر تازگی ها چه خبر؟
پوزخندی زد و گفت: هیچ، کابوس تبر.


پروانه گاهی فراموش می کند که زمانی کرم بوده است
و کرم نمی داند که روزی به پروانه‌ای زیبا بدل خواهد شد
فراموشی و نادانی مشکل امروز ماست.


گفت: چند سال داری؟
گفتم: روزهای تکراری زندگیم را که خط بزنم، کودکی چند ساله‌ام.


ایمیل سها