غروبی متفاوت
ماه شعبان با تمام اعیاد و خوشی هایش در غروبی اینچنین زیبا نغمه رفتن سر می دهد تا آمدن بهاری دیگر را در قلب تابستان گرم شاهد باشیم.
خداوندا
باز همه را به مهمانی خودت می خوانی. همان مهمانانی که روزها و سالهاست بر سر سفره ات نشسته و گاه نمکدان هم شکسته. اما این بار متفاوت با همیشه. این بار مهمانی ویژه است. و همه مهمانان ویژه.
ای مهربان
تو خود میدانی که اگر همه درختان قلم و همه دریاها جوهر گردند باز از عهده شکر تو بر نخواهند آمد.
و من خوب میدانم که در پی انتقام از بنده ی خودت نبوده ای، چرا که اگر بودی، .............
ای رحیم
هنوز به مهمانی نیامده از تو می خواهم، می دانم نیامده در خواست بجا نیست، اما این خصلت ما ساکنان زمین است و قبل از انکه به ما بر گردد به بزرگی و بخشندگی تو مربوط است، چرا که هر آنچه خواسته ایم فراهم کرده ای، پس بر ما خرده مگیر .....
خداوندا از تو میخواهم تقدیر مان را آنچنان بنویسی که رضایت تو خلق تو در آن باشد. دوستان و عزیزانمان را سالم و محبت شان را در قلب مان افزون کنی.
آمین یا رب العلمین